کد مطلب:141794 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

زهیر و نخستین اعلان وفاداری
زهیر به سپاه امام پیوسته بود. ابومخنف می گوید: حر می خواست هر كجا صلاح دید امام و سپاهش را فرود آورد. او بین راه با امام برخورد كرده بود و امام سخن او را وقعی نمی نهاد و به حركت ادامه می داد. تا این كه به «ذوحسم» رسیدند. امام در جمع خطبه ای ایراد فرمود: «می بینید كه بر ما چه پیش آورده اند...» خطبه پایان یافت و زهیر از جای برخاست و به یارانش گفت: «آیا شما سخن می گویید یا این كه من تكلم كنم»؟ گفتند: «تو بگو». پس حمد الهی گفت و درود بر او فرستاد و گفت: «قد سمعنا هداك الله یابن رسول الله مقاتلك، و الله لو كانت الدنیا لنا باقیة، و كنا فیها مخلدین، الا ان فراقها فی نصرك و مواساتك، لا ثرنا الخروج معك علی الاقامة فیها؛ [1] ای پسر رسول خدا، سخنان شما را شنیدیم، خدایت هدایت كند؛ به خدا سوگند، اگر دنیا برای ما باقی باشد و ما در آن همیشگی باشیم و تنها جدایی از آن در یاری و همراهی شما باشد، قیام در ركاب شما را بر همیشه زیستن در آن ترجیح می دهیم». پس از آن، امام در حق او دعا فرمود و از خداوند


برایش طلب خیر كرد.

درسی كه می توان گرفت: این اولین خطبه ای است كه زهیر در برابر امام خواند و هدف خود - پایمردی و ثبات قدمش - را بیان داشت. آری او حیات همیشگی داشتن را با حمایت از امام برابر نمی داند؛ بلكه حمایت از امام را مقامی بلندتر و رفیع تر می داند.


[1] طبري، تاريخ، ج 3، ص 307 به نقل از سماوي، ابصار العين، ص 162.